حالت نوشتاری در انگلیسی بریتانیایی candour است.
بیپردهگویی، رکگویی، صداقت
Even though I didn't agree with him, I liked his candor.
با آنکه با او موافق نبودم از صداقت او خوشم آمد.
The book is praised for its candor in discussing difficult topics.
این کتاب به دلیل صداقت در بحث موضوعات معضل، مورد ستایش قرار گرفته است.
خلوص، صفا، سفیدی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Candor is a valued trait in any relationship.
خلوص و روراستی یک ویژگی ارزشمند در هر رابطه است.
I appreciate your candor in sharing your true feelings with me.
از خلوص شما در به اشتراک گذاشتن احساسات واقعیتان با من قدردانی میکنم.
بیطرفی، بیسویی، بینظری، بیغرضی
The judge's candor allowed for a fair trial.
بیطرفی قاضی امکان دادرسی عادلانه را فراهم کرد.
I appreciate your candor in sharing your thoughts with me.
از بیطرفی شما در به اشتراک گذاشتن افکارتان با من قدردانی میکنم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «candor» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/candor