Guile

ɡaɪl ɡaɪl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    guiles

معنی

noun
حیله، مکر، دستان و تزویر، تلبیس، روباه صفتی، خیانت، دورویی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد guile

  1. noun slyness, cleverness
    Synonyms: artfulness, artifice, chicanery, craft, craftiness, cunning, deceit, deception, dirty dealing, dirty pool, dirty trick, dirty work, dishonesty, dissemblance, dissimulation, double-cross, duplicity, foul play, jive, run-around, ruse, sellout, sharp practice, stab in the back, treachery, trickery, trickiness, wiliness
    Antonyms: artlessness, frankness, honesty, naivety, openness, sincerity

ارجاع به لغت guile

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «guile» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/guile

لغات نزدیک guile

پیشنهاد بهبود معانی