نارو، خیانت، بیوفایی، عهدشکنی، ناجوانمردی، پیمانشکنی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
History remembers the king’s downfall as a result of the treachery of his closest allies.
تاریخ، سقوط پادشاه را بهدلیل پیمانشکنی نزدیکترین یارانش به خاطر میسپارد.
Such an act of treachery is considered dishonorable in any culture.
چنین عمل ناجوانمردانهای در هر فرهنگی ننگین محسوب میشود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «treachery» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/treachery