آخرین به‌روزرسانی:

Sweet Talk

ˈswiːttɔːk swiːttɔːk

توضیحات:

شکل نوشتاری این لغت در حالت فعل (Verb): sweet-talk

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable informal

زبان‌بازی، چرب‌زبانی، شیرین‌زبانی

The salesman used his sweet talk to convince the customer to buy the expensive car.

فروشنده از زبان‌بازی‌اش استفاده کرد تا مشتری را متقاعد کند که ماشین گران‌قیمت را بخرد.

She was tired of his constant sweet talk.

از چرب‌زبانی مداوم او خسته شده بود.

verb - transitive

خر کردن، هندوانه زیر بغل کسی گذاشتن، چرب‌زبانی کردن، زبان‌بازی کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

He sweet-talked his girlfriend.

دوست‌دخترش رو خر کرد.

The salesman tried to sweet-talk the customer.

فروشنده سعی کرد هندوانه زیر بغل مشتری بگذارد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sweet talk

  1. noun flattery for favor
    Synonyms:
    flattery smooth talk blandishment soft soap cajolery honeyed words fair words sweet nothings incense blarney snow job insincere flattery nobbling

ارجاع به لغت sweet talk

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sweet talk» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sweet-talk-2

لغات نزدیک sweet talk

پیشنهاد بهبود معانی