آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Blarney

ˈblɑːrni ˈblɑːni

معنی blarney | جمله با blarney

noun uncountable

زبان چرب‌ونرم، زبان‌بازی، چاپلوسی، تملق

He was a master of blarney, able to talk his way out of any situation.

او استاد زبان‌بازی بود که می‌توانست از هر موقعیتی بیرون بیاید.

His blarney convinced everyone to vote for him in the election.

زبان چرب‌ونرمش همه را متقاعد کرد که در انتخابات به او رای دهند.

noun uncountable

مزخرف، حرف پوچ، جفنگ، چرت‌وپرت، چرند، خزعبل، دری‌وری، یاوه، مهمل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

Don't believe every word he says; he's just full of blarney.

هرحرفی را که می‌گوید باور نکنید؛ او بسیار چرت‌وپرت می‌گوید.

The politician's speech was filled with empty promises and blarney.

سخنرانی این سیاست‌مدار مملو از وعده‌های توخالی و مزخرف بود.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد blarney

  1. noun flattery
    Synonyms:

ارجاع به لغت blarney

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «blarney» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/blarney

لغات نزدیک blarney

پیشنهاد بهبود معانی