شکل نوشتاری دیگر معنای اول این لغت: boloney
همچنین در معنای دوم میتوان از bologna بهجای baloney استفاده کرد.
انگلیسی آمریکایی مزخرف، چرند، خزعبل
His explanation was nothing but baloney.
توضیحش چیزی جز مزخرف نبود.
Don't listen to her; it's all just baloney.
به حرفاش گوش نده؛ همه حرفاش فقط چرنده.
انگلیسی آمریکایی بالونی (نوعی کالباس دودی)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She packed a sandwich with layers of baloney and cheese.
او یک ساندویچ با لایههایی از بالونی و پنیر درست کرد.
They served baloney at the picnic, and everyone enjoyed it.
آنها بالونی را در پیکنیک خوردند و همه از آن لذت بردند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «baloney» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/baloney