گذشتهی ساده:
crappedشکل سوم:
crappedسومشخص مفرد:
crapsوجه وصفی حال:
crappingشکل جمع:
craps1- در بازی کراپز باختن 2- (به خاطر خستگی یا ترس و غیره) کنارهگیری کردن، لنگ انداختن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «crap» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/crap