امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Crap

kræp kræp
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    crapped
  • شکل سوم:

    crapped
  • سوم‌شخص مفرد:

    craps
  • وجه وصفی حال:

    crapping
  • شکل جمع:

    craps

توضیحات

در معنای سوم در انگلیسی آمریکایی به‌جای crap از crappy استفاده می‌شود.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun
ناپسند مدفوع

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- I had to clean up the dog's crap.
- من مجبور شدم مدفوع این سگ را تمیز کنم.
- He said he needed to take a crap before we left the house.
- او گفت قبل‌از اینکه از خانه بیرون برویم، باید مدفوع کند.
noun
انگلیسی بریتانیایی ناپسند چرند، شروور، مزخرف
- The movie was a pure crap.
- این فیلم مزخرف محض بود.
- She was tired of hearing his constant crap about politics.
- او از شنیدن شروورهای دائمی او در مورد سیاست خسته شده بود.
adjective
ناپسند مزخرف، بی‌ارزش، آشغال
- His presentation was full of crap ideas.
- ارائه‌ی او پر از ایده‌های مزخرف بود.
- She wore those crap shoes all day.
- تمام روز آن کفش‌های آشغال را پوشید.
verb - transitive
ناپسند مدفوع کردن
- The dog crapped in the yard again.
- این سگ دوباره در حیاط مدفوع کرد.
- She rushed to the bathroom because she really had to crap.
- او با عجله به سمت دست‌شویی رفت، زیرا واقعاً مجبور به مدفوع کردن بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد crap

  1. noun Something that does not have or make sense
    Synonyms:
    shit bull balderdash blather bunkum claptrap drivel garbage idiocy nonsense piffle poppycock rigmarole rubbish dirt bullshit tomfoolery trash twaddle tommyrot applesauce baloney bilge bunk irish bull hooey malarkey shite horseshit poop dogshit turd
  1. verb Have a bowel movement
    Synonyms:
    stool defecate shit take-a-shit take-a-crap ca-ca make

Phrasal verbs

  • crap out

    1- در بازی کراپز باختن 2- (به خاطر خستگی یا ترس و غیره) کناره‌گیری کردن، لنگ انداختن

  • crap on

    چرت‌و‌پرت گفتن (طولانی‌مدت)، مزخرف گفتن

ارجاع به لغت crap

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «crap» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ بهمن ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/crap

لغات نزدیک crap

پیشنهاد بهبود معانی