Horseshit

    ˈhɔːrsʃɪt ˈhɔːʃ-ʃɪt
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها

    noun interjection
    (عامیانه - ناپسند) پشگل اسب

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    noun interjection
    (عامیانه - ناپسند) احمقانه، بی‌معنی، چرند
    noun interjection
    (عامیانه - ناپسند) (ندا) مزخرف!
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد horseshit

    1. noun Obscene words for unacceptable behavior
      Synonyms: bullshit, bull, irish bull, shit, crap, dogshit

    ارجاع به لغت horseshit

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «horseshit» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/horseshit

    لغات نزدیک horseshit

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند