شکل جمع:
gymsهمچنین در معنای اول میتوان از gymnasium به جای gym استفاده کرد.
ورزش باشگاه، باشگاه بدنسازی، سالن ورزشی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
I go to the gym every morning before work.
من هر روز صبح قبلاز کار به باشگاه میروم.
The gym is always crowded after work hours.
سالن ورزشی بعداز ساعت کاری همیشه شلوغ است.
ورزش بدنسازی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
my gym clothes
لباسهای بدنسازی من
gym sport
ورزش بدنسازی
ورزش تربیتبدنی، آموزش فیزیکی، ورزش
Gym class is mandatory for all high school students.
کلاس ورزش برای کلیهی دانشآموزان دبیرستانی الزامی است.
Gym teachers play a crucial role in promoting a healthy lifestyle among students.
معلمان تربیتبدنی نقش مهمی در ترویج سبک زندگی سالم در بین دانشآموزان دارند.
عضویت باشگاه، عضویت باشگاه ورزشی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «gym» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/gym