آیکن بنر

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! همه‌شون در فست‌دیکشنری مرتب شدن

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! گرامر زمان‌ها در Fastdic

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Poop

puːp puːp

گذشته‌ی ساده:

pooped

شکل سوم:

pooped

سوم‌شخص مفرد:

poops

وجه وصفی حال:

pooping

شکل جمع:

poops

معنی poop | جمله با poop

noun uncountable informal

انگلیسی آمریکایی مدفوع، پی‌پی، گوه، عن، فضله

در انگلیسی بریتانیایی از poo استفاده می‌شود.

The mother changed the baby's diaper, which was full of poop.

مادر، پوشک نوزاد را که پر از مدفوع بود، عوض کرد.

Birds often leave small poop on cars.

پرندگان اغلب فضولات کوچک خود را روی ماشین‌ها می‌گذارند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The captain stood on the poop and addressed the sailors.

ناخدا روی سکوب پاشنه ایستاد و ناویان را مخاطب قرار داد.

After reaching Kollakchal I was utterly pooped.

پس از رسیدن به کلک چال دیگر اصلاً رمق نداشتم.

The old poop talks all the time.

مردیکه خر همه‌اش حرف می‌زند.

noun slang uncountable

انگلیسی آمریکایی قدیمی (the poop) اطلاعات، خبر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

He shared the poop about the upcoming project.

او اطلاعات مربوط به پروژه‌ی آینده را به اشتراک گذاشت.

I got the poop from a reliable source.

خبر را از منبعی معتبر گرفتم.

verb - transitive informal

انگلیسی آمریکایی خسته کردن، فرسوده کردن، کوفته کردن، از پا انداختن

By the end of the meeting, everyone was pooped.

در پایان جلسه، همه خیلی خسته بودند.

She looked pooped after working all day.

بعداز یک روز کار کردن، کاملاً فرسوده به نظر می‌رسید.

verb - intransitive informal

انگلیسی آمریکایی مدفوع کردن، ریدن، دفع کردن

در انگلیسی بریتانیایی از poo استفاده می‌شود.

He pooped right after eating too much.

او بلافاصله بعداز خوردن زیاد، مدفوع کرد.

Make sure your dog has pooped before the walk.

مطمئن شو که سگت قبل‌از پیاده‌روی مدفوع کرده باشد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد poop

  1. noun an unpleasant, tiresome person
  1. noun the rear part of a ship
    Synonyms:
    stern tail back end after part quarter deck of a ship
  1. noun slang terms for inside information
    Synonyms:
    dirt dope low-down the skinny crap shit turd shite

Phrasal verbs

poop out

1- خسته شدن، از رمق افتادن 2- از کار افتادن

سوال‌های رایج poop

گذشته‌ی ساده poop چی میشه؟

گذشته‌ی ساده poop در زبان انگلیسی pooped است.

شکل سوم poop چی میشه؟

شکل سوم poop در زبان انگلیسی pooped است.

شکل جمع poop چی میشه؟

شکل جمع poop در زبان انگلیسی poops است.

وجه وصفی حال poop چی میشه؟

وجه وصفی حال poop در زبان انگلیسی pooping است.

سوم‌شخص مفرد poop چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد poop در زبان انگلیسی poops است.

ارجاع به لغت poop

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «poop» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/poop

لغات نزدیک poop

پیشنهاد بهبود معانی