گذشتهی ساده:
poopedشکل سوم:
poopedسومشخص مفرد:
poopsوجه وصفی حال:
poopingشکل جمع:
poopsانگلیسی آمریکایی مدفوع، پیپی، گوه، عن، فضله
در انگلیسی بریتانیایی از poo استفاده میشود.
The mother changed the baby's diaper, which was full of poop.
مادر، پوشک نوزاد را که پر از مدفوع بود، عوض کرد.
Birds often leave small poop on cars.
پرندگان اغلب فضولات کوچک خود را روی ماشینها میگذارند.
The captain stood on the poop and addressed the sailors.
ناخدا روی سکوب پاشنه ایستاد و ناویان را مخاطب قرار داد.
After reaching Kollakchal I was utterly pooped.
پس از رسیدن به کلک چال دیگر اصلاً رمق نداشتم.
The old poop talks all the time.
مردیکه خر همهاش حرف میزند.
انگلیسی آمریکایی قدیمی (the poop) اطلاعات، خبر
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He shared the poop about the upcoming project.
او اطلاعات مربوط به پروژهی آینده را به اشتراک گذاشت.
I got the poop from a reliable source.
خبر را از منبعی معتبر گرفتم.
انگلیسی آمریکایی خسته کردن، فرسوده کردن، کوفته کردن، از پا انداختن
By the end of the meeting, everyone was pooped.
در پایان جلسه، همه خیلی خسته بودند.
She looked pooped after working all day.
بعداز یک روز کار کردن، کاملاً فرسوده به نظر میرسید.
انگلیسی آمریکایی مدفوع کردن، ریدن، دفع کردن
در انگلیسی بریتانیایی از poo استفاده میشود.
He pooped right after eating too much.
او بلافاصله بعداز خوردن زیاد، مدفوع کرد.
Make sure your dog has pooped before the walk.
مطمئن شو که سگت قبلاز پیادهروی مدفوع کرده باشد.
1- خسته شدن، از رمق افتادن 2- از کار افتادن
گذشتهی ساده poop در زبان انگلیسی pooped است.
شکل سوم poop در زبان انگلیسی pooped است.
شکل جمع poop در زبان انگلیسی poops است.
وجه وصفی حال poop در زبان انگلیسی pooping است.
سومشخص مفرد poop در زبان انگلیسی poops است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «poop» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/poop