آخرین به‌روزرسانی:

Drip

drɪp drɪp

گذشته‌ی ساده:

dripped

شکل سوم:

dripped

سوم‌شخص مفرد:

drips

وجه وصفی حال:

dripping

شکل جمع:

drips

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - intransitive

چکیدن، چکه کردن

Water is dripping from the faucet.

آب از شیر می‌چکد.

The ceiling is dripping.

سقف چکه می‌کند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The toast was dripping with butter.

از نان برشته کره می‌چکید.

She seemed to drip with false kindness.

ظاهراً محبت دروغین از سر و رویش می‌بارید.

I was dripping with sweat.

خیس عرق بودم، عرق از من می‌چکید.

verb - transitive

چکانیدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

You can drip the paint directly onto the canvas.

می‌توانی رنگ را مستقیماً روی بوم نقاشی بچکانی.

Her hair was dripping water.

آب از گیسوانش می‌چکید.

noun countable

چکه

The drip of water from the pipe awakened me.

صدای چکه‌ی آب از لوله مرا بیدار کرد.

the steady drip of water from the ceiling

چکه‌ی دائم آب از سقف

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد drip

  1. verb drop, trickle
    Synonyms:
    drizzle sprinkle rain splash plop filter exude weep trill
    Antonyms:
    pour

Collocations

be dripping with (something)

(از چیزی کاملاً) خیس بودن

ارجاع به لغت drip

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «drip» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/drip

لغات نزدیک drip

پیشنهاد بهبود معانی