گذشتهی ساده:
pouredشکل سوم:
pouredسومشخص مفرد:
poursوجه وصفی حال:
pouringشکل جمع:
poursتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
(احساسات و غیره) بیان کردن
(امریکا - عامیانه) 1- بسیار چاپلوسی کردن 2- سخت تقلا کردن، از هیچ کوششی فرو گذار نکردن 3- به سرعت رفتن یا راندن، (رانندگی) خیلی گاز دادن
وضع بد را بدتر کردن، روی آتش بنزین ریختن
با متانت مسائل را حل کردن، روی آتش آب ریختن
آشتی دادن، (دشمنی یا اختلاف) حل و فصل کردن
pour scorn on something (or somebody)
مورد تحقیر قرار دادن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «pour» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pour