گذشتهی ساده:
jettedشکل سوم:
jettedسومشخص مفرد:
jetsوجه وصفی حال:
jettingشکل جمع:
jetsجت، کهربای سیاه، سنگ موسی، مهر سیاه، مرمری، فوران، فواره، پرش آب، جریان سریع، دهنه، مانند فواره جاری کردن، به خارج پرتاب کردن، بیرون ریختن (با فشار)، پرتاب، پراندن، فواره زدن، دهانه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Water jetted from the pipe.
آب از شیلنگ فوران میکرد.
The vapor from the boiling water jetted whistling out of the kettle.
بخار آب جوش سوتزنان از کتری برمیجهید.
We will jet from New York to London.
از نیویورک به لندن با جت خواهیم رفت.
The pipe was punctured and jets of gas were leaping in the air and bursting into flames.
لوله سوراخ شده بود و فشانههای گاز به هوا میپریدند و شعلهور میشدند.
jet fighters
جتهای جنگنده
to travel by jet
با (هواپیمای) جت سفر کردن
the jet age
عصر هواپیماهای جت
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «jet» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/jet