امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Jet

dʒet dʒet
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    jetted
  • شکل سوم:

    jetted
  • سوم‌شخص مفرد:

    jets
  • وجه وصفی حال:

    jetting
  • شکل جمع:

    jets

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adverb B1
جت، کهربای سیاه، سنگ موسی، مهر سیاه، مرمری، فوران، فواره، پرش آب، جریان سریع، دهنه، مانند فواره جاری کردن، به‌ خارج پرتاب کردن، بیرون ریختن (با فشار)، پرتاب، پراندن، فواره زدن، دهانه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- Water jetted from the pipe.
- آب از شیلنگ فوران می‌کرد.
- The vapor from the boiling water jetted whistling out of the kettle.
- بخار آب جوش سوت‌زنان از کتری برمی‌جهید.
- We will jet from New York to London.
- از نیویورک به لندن با جت خواهیم رفت.
- The pipe was punctured and jets of gas were leaping in the air and bursting into flames.
- لوله سوراخ شده بود و فشانه‌های گاز به هوا می‌پریدند و شعله‌ور می‌شدند.
- jet fighters
- جت‌های جنگنده
- to travel by jet
- با (هواپیمای) جت سفر کردن
- the jet age
- عصر هواپیماهای جت
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد jet

  1. adjective black
    Synonyms:
    atramentous coal-black dark ebon ebony inky midnight obsidian pitch-black pitch-dark raven sable
    Antonyms:
    white
  1. noun rush, gush of substance
    Synonyms:
    flow fountain spout spray spring spritz spurt squirt stream
  1. noun vehicle propelled by ejection of pressurized gas or liquid
    Synonyms:
    airbus airplane plane supersonic supersonic transport turbo
  1. verb spurt, gush
    Synonyms:
    flow fly issue pour roll rush shoot soar spew spout spritz squirt stream surge travel zoom

ارجاع به لغت jet

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «jet» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/jet

لغات نزدیک jet

پیشنهاد بهبود معانی