با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Midnight

ˈmɪdnaɪt ˈmɪdnaɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    midnights

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable A2
نیمه شب، نصف شب، دل شب، تاریکی عمیق
- I moan from midnight to dawn.
- نیمه شب تا سحر ناله‌ها دارم.
- The bus arrived at midnight.
- اتوبوس نصف شب وارد شد.
- two hours after midnight
- دو ساعت بعد از نیمه شب
- the midnight train
- قطار نیمه شب
- a midnight prayer
- دعای نیمه شب
- midnight blue
- آبی پررنگ
- midnight gloom
- تاریکی نیمه شب
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد midnight

  1. noun middle of the night
    Synonyms: 12 o’clock at night, bewitching hour, dead of night, small hours, twelve o’clock at night, witching hour

Idioms

  • burn the midnight oil

    تا پاسی از شب بیدار ماندن و کار کردن، دود چراغ خوردن، تا دیروقت بیدار ماندن و کار کردن

لغات هم‌خانواده midnight

ارجاع به لغت midnight

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «midnight» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/midnight

لغات نزدیک midnight

پیشنهاد بهبود معانی