آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۴ تیر ۱۴۰۴

    Overnight

    ˌoʊvərˈnaɪt ˌəʊvəˈnaɪt

    گذشته‌ی ساده:

    overnighted

    شکل سوم:

    overnighted

    سوم‌شخص مفرد:

    overnights

    وجه وصفی حال:

    overnighting

    معنی overnight | جمله با overnight

    adjective adverb B1

    در مدت شب، شبانه، درطول شب، برای یک شب

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی پیشرفته

    مشاهده

    I stayed with friends overnight.

    شب نزد دوستان ماندم.

    You’re welcome to stay overnight if you don’t want to drive home.

    اگر نمی‌خواهی رانندگی کنی، خوشحال می‌شویم شب را اینجا بمانی.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    He was trying to tell the good story he had heard overnight.

    او سعی می‌کرد که داستان خوبی را که شب پیش شنیده بود، بازگو کند.

    the train's overnight stop

    توقف شبانه‌ی قطار

    an overnight guest

    مهمان شب‌خواب، مهمان شبانه

    an overnight bag

    کیف ویژه‌ی سفرهای کوتاه

    adjective adverb C2

    ناگهانی، غیرمنتظره، سریع، یک‌شبه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    He achieved overnight fame with just one viral video.

    او فقط با یک ویدئوی وایرال، به شهرتی ناگهانی دست یافت.

    Overnight, the quiet village turned into a tourist hotspot.

    آن روستای آرام، یک‌شبه به مقصد گردشگری محبوبی تبدیل شد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    ... Overnight (he) became the master of a hundred teachers!

    ... یک شبه مسئله‌گوی صد مدرس شد!

    verb - intransitive

    شب را در جایی گذراندن، اقامت شبانه داشتن، شب‌مانی کردن

    We often overnight in our van when hiking in remote areas.

    وقتی به مناطق دورافتاده برای پیاده‌روی می‌رویم، معمولاً در ون خودمان شب‌مانی می‌کنیم.

    He overnighted with friends in New York before flying to London.

    او قبل‌از پرواز به لندن، شب را نزد دوستانش در نیویورک گذراند.

    verb - transitive

    انگلیسی آمریکایی سریع ارسال کردن، فوری ارسال کردن (برای رسیدن در روز بعد)

    The flowers were overnighted to ensure freshness.

    گل‌ها برای حفظ تازگی، به‌صورت سریع فرستاده شدند.

    I forgot my laptop, so my assistant overnighted it to the hotel.

    لپ‌تاپم را جا گذاشتم، بنابراین دستیارم آن را با فوراً به هتل فرستاد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد overnight

    1. adjective lasting, open, or operating through the whole night
      Synonyms:
      all-night nightlong during the night lasting one night

    Collocations

    overnight journey

    سفر یک شبه

    لغات هم‌خانواده overnight

    • noun
      night, midnight, nightie
    • adjective
      nightly, overnight
    • adverb
      overnight, nightly

    سوال‌های رایج overnight

    گذشته‌ی ساده overnight چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده overnight در زبان انگلیسی overnighted است.

    شکل سوم overnight چی میشه؟

    شکل سوم overnight در زبان انگلیسی overnighted است.

    وجه وصفی حال overnight چی میشه؟

    وجه وصفی حال overnight در زبان انگلیسی overnighting است.

    سوم‌شخص مفرد overnight چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد overnight در زبان انگلیسی overnights است.

    ارجاع به لغت overnight

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «overnight» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/overnight

    لغات نزدیک overnight

    • - overmuch
    • - overnice
    • - overnight
    • - overnight journey
    • - overnighter
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    oleate safecracker fluffy gutter press dislikable by default misogynistic miss the boat moisturize molasses monetary monetization moon over more or less motherless مبدأ غلط منشا گذاشتن سطل خوراک خوراکی بشقاب صبر صبور گزند دنبال کردن منظور مغازه صبح
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.