گذشتهی ساده:
overnightedشکل سوم:
overnightedسومشخص مفرد:
overnightsوجه وصفی حال:
overnightingدر مدت شب، در مدت یک شب، شبانه
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I stayed with friends overnight.
شب نزد دوستان ماندم.
the train's overnight stop
توقف شبانهی قطار
He was trying to tell the good story he had heard overnight.
او سعی میکرد که داستان خوبی را که شب پیش شنیده بود، بازگو کند.
... Overnight (he) became the master of a hundred teachers!
... یک شبه مسئلهگوی صد مدرس شد!
an overnight guest
مهمان شبخواب، مهمان شبانه
an overnight bag
کیف ویژهی سفرهای کوتاه
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «overnight» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/overnight