ولو شدن
I found her sprawled out on a chair asleep.
دیدم روی صندلی ولو شده و به خواب رفته است.
After a long day at work, I couldn't wait to sprawl out on the couch and relax.
بعد از یک روز کاری طولانی، نمیتوانستم منتظر بمانم تا روی مبل ولو شوم و استراحت کنم.
بدون حسابوکتاب رشد کردن، بهصورت پراکنده قرار گرفتن، بهصورت نامنظم قرار گرفتن، بهصورت نامنظم رشد کردن، بهصورت پراکنده گسترش یافتن (شهر و منطقهی مسکونی و غیره)، بهصورت پراکنده روییدن، بهصورت نامنظم روییدن (گیاه)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The refugee camp has sprawled.
اردوگاه آوارگان بیرویه رشد کرده است.
The ivy sprawled across the ground.
پیچک بهصورت پراکنده روی زمین رویید.
پخشوپلا کردن
The child sprawled his toys all over the living room floor.
کودک اسباببازیهای خود را در سراسر کف اتاق نشیمن پخشوپلا کرد.
I sprawled out my books on the table.
کتابهایم را روی میز پخشوپلا کردم.
ولوشدگی، پراکندگی (نامنظم)
The sprawl of books and papers on his desk made it difficult for him to find what he was looking for.
ولوشدگی کتابها و کاغذهای روی میز، کار او را برای یافتن چیزی که به دنبالش بود دشوار میکرد.
کلمهی «sprawl» در زبان فارسی به «گسترده شدن»، «پخش شدن»، یا در برخی موارد «ولو شدن» ترجمه میشود.
این واژه میتواند هم به صورت اسم (noun) و هم به عنوان فعل (verb) به کار رود و معنای آن بسته به بافت جمله تغییر میکند. در کل، sprawl به حالتی اشاره دارد که چیزی یا کسی به شکلی نامنظم، بینظم یا وسیع در یک فضا گسترده میشود.
در زندگی روزمره و کاربرد انسانی، sprawl معمولاً برای توصیف حالت فیزیکی یک فرد استفاده میشود که به شکل راحت، بینظم یا خسته روی زمین یا صندلی دراز کشیده است. برای مثال، “He sprawled on the sofa after a long day” یعنی او پس از یک روز طولانی روی مبل ولو شد. در این کاربرد، واژه بار غیررسمی دارد و نوعی احساس آسودگی یا خستگی را منتقل میکند.
در شهرسازی و جغرافیا، «urban sprawl» یکی از مفاهیم مهم است که به «گسترش بیرویه و نامنظم شهرها» اشاره دارد. این پدیده زمانی رخ میدهد که شهرها بدون برنامهریزی دقیق، بهصورت افقی در زمینهای اطراف خود گسترش مییابند و موجب تخریب محیطزیست، افزایش ترافیک و نابرابری شهری میشوند. تحلیل این مفهوم در برنامهریزی شهری نقش مهمی در توسعهی پایدار و کنترل رشد شهری دارد.
در ادبیات و توصیف طبیعت یا فضاها، sprawl میتواند به گسترش تدریجی و آرام چیزی اشاره داشته باشد، مانند گیاهان، خانهها یا حتی نور. مثلاً در جمله “The city sprawled across the valley”، شهر به آرامی در سراسر دره گسترده شده است. این کاربرد شاعرانه، حس وسعت، آرامش یا بینظمی طبیعی را منتقل میکند.
از دیدگاه زبانشناسی و معنایی، واژهی sprawl تصویری و پویا است؛ زیرا نهتنها گستردگی را توصیف میکند بلکه حالت بینظمی و فقدان ساختار را نیز در خود دارد. به همین دلیل، در متون توصیفی، سیاسی یا زیستمحیطی بسیار کاربرد دارد و میتواند احساسات متفاوتی از آسودگی تا آشفتگی را منتقل نماید.
«sprawl» واژهای است که مفهوم گسترده شدن بینظم یا وسیع، چه در بدن انسان، چه در شهرها یا طبیعت را بیان میکند. این واژه در زبان انگلیسی برای توصیف حالتهای فیزیکی، پدیدههای شهری و صحنههای توصیفی کاربرد فراوان دارد و بهدلیل تصویرسازی قویاش در نوشتار رسمی و ادبی نیز ارزش بالایی دارد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «sprawl» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sprawl