آخرین به‌روزرسانی:

Straddle

ˈstrædl ˈstrædl

گذشته‌ی ساده:

straddled

شکل سوم:

straddled

سوم‌شخص مفرد:

straddles

وجه وصفی حال:

straddling

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - transitive verb - intransitive

گشاد نشستن، گشاد ایستادن، گشاد‌گشاد راه رفتن، سوار شدن، میان دو پا قراردادن، گشاد‌نشینی، گشاد‌بازی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

to straddle a motorcycle

سوار موتور سیکلت شدن

to straddle a horse

بر اسب نشستن

نمونه‌جمله‌های بیشتر

to straddle a fence

پاها را در طرفین نرده قرار دادن

Parviz slept straddling in bed.

پرویز با لنگ‌های باز در بستر خوابیده بود.

to straddle a political issue

در یک موضوع سیاسی جهت‌گیری نکردن

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد straddle

  1. verb to sit or stand with a leg on each side of
    Synonyms:
    stride bestride
  1. verb to sit or lie with the limbs spread out awkwardly
    Synonyms:
    sprawl loll stride ride drape mount bestride spread-eagle bestraddle range hedge noncommittal
  1. noun the act of sitting or standing astride
    Synonyms:
    span

سوال‌های رایج straddle

گذشته‌ی ساده straddle چی میشه؟

گذشته‌ی ساده straddle در زبان انگلیسی straddled است.

شکل سوم straddle چی میشه؟

شکل سوم straddle در زبان انگلیسی straddled است.

وجه وصفی حال straddle چی میشه؟

وجه وصفی حال straddle در زبان انگلیسی straddling است.

سوم‌شخص مفرد straddle چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد straddle در زبان انگلیسی straddles است.

ارجاع به لغت straddle

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «straddle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/straddle

لغات نزدیک straddle

پیشنهاد بهبود معانی