ردکننده، غیرصریح، غیرمشخص
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Her tone was friendly but noncommittal.
لحن او دوستانه، ولی پیمانگریزانه بود.
a noncommittal word that can be used for almost any feeling
واژهی گنگی که میتوان آن را تقریباً برای هرگونه احساسی بهکار برد
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «noncommittal» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/noncommittal