آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Committed

kəˈmɪtɪd kəˈmɪtɪd

معنی committed | جمله با committed

adjective C2

متعهد (شخص)، متعهدانه (رابطه و غیره)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط

مشاهده

The committed couple has been together for over 50 years.

زوج متعهد 50 سال است که با یکدیگرند.

a committed approach

رویکرد متعهدانه

adjective

پایبند (به انجام کاری)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

I am committed to finishing this project on time.

به سر وقت تمام کردن این پروژه پایبندم.

I am committed to the growth and development of my team.

به رشد و توسعه‌ی تیمم پایبند هستم.

adjective

در حصر، بستری

The committed patients are monitored by the hospital staff.

کارکنان بیمارستان بیماران بستری را تحت‌نظر دارند.

The committed inmate attempted to escape.

زندانی در حصر اقدام به فرار کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد committed

  1. adjective dedicated
    Synonyms:

لغات هم‌خانواده committed

سوال‌های رایج committed

معنی committed به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «committed» در زبان فارسی به «متعهد» یا «پایبند» ترجمه می‌شود.

واژه‌ی «committed» یک صفت در زبان انگلیسی است که برای توصیف فردی به کار می‌رود که با جدیت، پشتکار و مسئولیت‌پذیری نسبت به یک هدف، ارزش، فعالیت یا رابطه پایبند است. این واژه نشان می‌دهد که فرد نه تنها صرفاً علاقه دارد، بلکه حاضر است زمان، انرژی و منابع خود را صرف تحقق یا حفظ آن موضوع کند. تعهد در این معنا معمولاً با مسئولیت‌پذیری، وفاداری و پیگیری مستمر همراه است.

در محیط‌های کاری و حرفه‌ای، «committed» بودن یکی از ویژگی‌های ارزشمند برای کارمندان و مدیران محسوب می‌شود. فرد متعهد با تلاش مستمر، انجام وظایف به بهترین شکل ممکن و پایبندی به اهداف سازمان، نقش مؤثری در موفقیت تیم و سازمان ایفا می‌کند. این ویژگی باعث ایجاد اعتماد میان همکاران و مدیران می‌شود و انگیزهٔ بیشتری برای همکاری و پیشرفت فراهم می‌آورد.

در روابط شخصی و اجتماعی، «committed» بودن به معنای وفاداری، مسئولیت‌پذیری و اهتمام به حفظ رابطه یا ارزش‌های مشترک است. برای مثال، فردی که متعهد به دوستی یا زندگی مشترک است، در سختی‌ها و چالش‌ها نیز پایدار می‌ماند و تلاش می‌کند ارتباطی سالم و مستحکم برقرار کند. این نوع تعهد نشان‌دهندهٔ احترام به دیگران و اهمیت دادن به روابط انسانی است.

در حوزهٔ تحصیلی یا پروژه‌های شخصی، «committed» بودن به معنای پایبندی به یادگیری، پژوهش یا تکمیل پروژه‌هاست. دانش‌آموز یا پژوهشگری که متعهد است، با نظم، پشتکار و توجه به جزئیات، تلاش می‌کند تا اهداف علمی و آموزشی خود را محقق کند. این تعهد، علاوه بر دستیابی به موفقیت، مهارت‌های مدیریتی و خودانگیختگی فرد را نیز تقویت می‌کند.

«committed» واژه‌ای است که نشان‌دهندهٔ مسئولیت‌پذیری، پشتکار و پایبندی به اهداف و ارزش‌هاست. این صفت نه تنها بیانگر رفتار فرد در شرایط عادی است، بلکه نشان‌دهندهٔ توانایی او در مقابله با چالش‌ها و حفظ ثبات و وفاداری در مسیر انتخاب‌شده نیز می‌باشد. «Committed» بودن، از نظر اجتماعی و فردی، ارزشمند و الگوساز محسوب می‌شود.

ارجاع به لغت committed

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «committed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/committed

لغات نزدیک committed

پیشنهاد بهبود معانی