آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۳ مهر ۱۴۰۴

    Committee

    kəˈmɪti kəˈmɪti

    شکل جمع:

    committees

    معنی committee | جمله با committee

    noun countable B2

    هیئت، کمیته، کمیسیون، مجلس مشاوره

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی پیشرفته

    مشاهده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

    the Olympic Committee

    کمیته‌ی المپیک

    economy committee

    کمیسیون اقتصاد

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد committee

    1. noun group working on project
      Synonyms:
      panel group council board representatives commission task force consultants chamber trustees bureau jury investigators cabinet convocation

    Collocations

    in committee

    (به‌ویژه در مورد لایحه یا مصوبه) تحت مطالعه در کمیسیون

    سوال‌های رایج committee

    شکل جمع committee چی میشه؟

    شکل جمع committee در زبان انگلیسی committees است.

    معنی committee به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «committee» در زبان فارسی به «کمیته» ترجمه می‌شود.

    کمیته به گروهی از افراد اشاره دارد که برای رسیدگی به یک موضوع خاص، تصمیم‌گیری یا هماهنگی فعالیت‌ها گرد هم آمده‌اند. این گروه‌ها معمولاً با هدف جمع‌آوری اطلاعات، بررسی مسائل، ارائه پیشنهاد و مدیریت یک پروژه یا فعالیت خاص تشکیل می‌شوند. کمیته‌ها می‌توانند در سازمان‌های دولتی، غیردولتی، دانشگاه‌ها، انجمن‌ها و حتی گروه‌های خصوصی وجود داشته باشند و بسته به هدف، اندازه و مدت فعالیت متفاوت باشند.

    یکی از ویژگی‌های مهم کمیته‌ها تقسیم وظایف و همکاری جمعی است. اعضای کمیته با تخصص‌ها و مهارت‌های مختلف کنار هم قرار می‌گیرند تا به تصمیم‌گیری‌های دقیق و عملی برسند. این گروه‌ها معمولاً از رهبران، متخصصان و افراد باتجربه تشکیل می‌شوند و با بحث و تبادل نظر، راهکارهای متنوعی را بررسی و بهترین گزینه را انتخاب می‌کنند. به همین دلیل، کمیته‌ها ابزار مؤثری برای افزایش کیفیت تصمیم‌گیری و بهره‌گیری از تخصص جمعی هستند.

    کمیته‌ها از نظر ساختاری نیز اهمیت دارند. معمولاً یک کمیته دارای رئیس یا مدیر، دبیر و اعضای فعال است که وظایف مختلفی مانند جمع‌آوری اطلاعات، تنظیم گزارش، هماهنگی جلسات و پیگیری اقدامات را بر عهده دارند. این ساختار سازمان‌یافته باعث می‌شود که فعالیت‌های کمیته هدفمند، منظم و مؤثر باشد و بتواند نتایج قابل اتکا ارائه کند.

    در جنبه‌های اجتماعی و فرهنگی، کمیته‌ها نقش مهمی در ایجاد مشارکت و مسئولیت‌پذیری دارند. با تشکیل یک کمیته، افراد احساس تعلق به یک هدف جمعی پیدا می‌کنند و انگیزه بیشتری برای همکاری و ارائه‌ی نظرات خود خواهند داشت. این فرآیند به ایجاد شفافیت، هماهنگی و حس مسئولیت در گروه کمک می‌کند و باعث می‌شود تصمیمات جمعی با کیفیت بالاتری اتخاذ شوند.

    کمیته نه تنها یک گروه کاری است، بلکه نمادی از همکاری، سازماندهی و تصمیم‌گیری جمعی محسوب می‌شود. این واژه نشان می‌دهد که چگونه با استفاده از توانایی‌ها و تخصص‌های متنوع اعضای یک گروه می‌توان به اهداف مشخص دست یافت و مسائل پیچیده را به شکل مؤثری مدیریت کرد. کمیته‌ها ابزارهایی حیاتی برای هر سازمان یا فعالیت جمعی هستند که نظم، کارایی و نتیجه‌بخشی را افزایش می‌دهند.

    ارجاع به لغت committee

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «committee» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/committee

    لغات نزدیک committee

    • - committal
    • - committed
    • - committee
    • - committee of the whole
    • - committeeman
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    humanistic humanities humongous hunch hydration hypothetically ideally trick turban micromanagement hepatitis orange juice lowboy evolutionist aft رغبت مذمت کردن مذاب ذوب شدن ذوب کردن قلابچه‌ماهی چرم‌ماهی گورخرماهی فیل‌ماهی اعتلا اولویت‌بندی کردن پرآب تهاتر کردن جنوب شرقی جوی
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.