شکل جمع:
juriesحقوق هیئت منصفهی دادگاه، ژوری، (در مسابقات و غیره) هیئت داوران، داوران
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی حقوق
to sit on a jury.
جزو هیئت منصفهی دادگاه (دادوران) بودن
the jury returned the verdict of not guilty (or guilty).
هیئت منصفهی دادگاه (دادوران) حکم برائت (یا محکومیت) را صادر کرد(ند).
the jury is still out.
هیئت منصفهی دادگاه (دادوران) هنوز رأی نداده است.
trial by jury
دادرسی با هیئت منصفه (دادوران)
the jury announced the winner.
داوران برنده را اعلام کردند.
(کشتیرانی) موقتی
انتخاب محصول برای ارائه در نمایشگاه یا رویداد هنری
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «jury» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/jury