آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۳ آبان ۱۴۰۴

    Have To

    hæv tuː hæv tə

    معنی have to | جمله با have to

    auxiliary verb idiom A2

    مجبور بودن، بایستن، ناگزیر بودن (بیانگر ضرورت و اجبار)

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی مقدماتی

    مشاهده

    She has to study for her exams.

    او باید برای امتحانات درس بخواند.

    He has to finish painting the house before the guests arrive.

    مجبور است پیش از آمدن مهمان‌ها رنگ کردن خانه را تمام کند.

    auxiliary verb idiom

    باید (برای قانون)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری

    You have to wear a helmet when riding a bike.

    هنگام دوچرخه‌سواری باید از کلاه ایمنی استفاده کنید.

    You have to show your ID to enter the club.

    برای ورود به باشگاه باید کارت هویت خود را نشان دهید.

    auxiliary verb idiom

    بهتر بودن (که)، خوب بودن (که) (بیانگر توصیه)

    You have to listen carefully.

    بهتر است به‌دقت گوش دهی.

    You have to take responsibility for your actions.

    بهتر است مسئولیت اعمال خود را بپذیرید.

    auxiliary verb idiom

    بایستن (بیانگر احتمال)

    He has to be the most beautiful man I've ever seen.

    او باید زیباترین مردی باشد که تاکنون دیده‌ام.

    There has to be some more mistakes.

    باید چند اشتباه دیگر وجود داشته باشد.

    auxiliary verb idiom

    باید (بیانگر تأکید در عبارت‌های گفتاری)

    I have to say, your support and understanding mean a lot to me.

    باید بگم حمایت و درک تو برای من اهمیت زیادی داره.

    I have to admit, that movie was really entertaining.

    باید اقرار کنم که اون فیلم واقعاً سرگرم‌کننده بود.

    پیشنهاد بهبود معانی

    Idioms

    have to do with

    ربط داشتن، مربوط بودن، ارتباط داشتن

    have to be

    (عامیانه) بودن (بدون شک و تردید)، حتمی بودن

    سوال‌های رایج have to

    معنی have to به فارسی چی می‌شه؟

    عبارت «have to» در زبان فارسی به «باید» یا «ناچار بودن برای انجام کاری» و «مجبور بودن» ترجمه می‌شود.

    در معنای اصلی، have to برای بیان ضرورت یا الزام انجام یک کار به کار می‌رود. این الزام می‌تواند ناشی از قوانین، مقررات، شرایط اجتماعی، یا نیازهای عملی باشد. به عبارت دیگر، وقتی گفته می‌شود «I have to finish this report»، منظور این است که فرد مجبور است گزارش را تکمیل کند و انجام آن اختیاری نیست. این عبارت تفاوتی با «must» دارد؛ هرچند هر دو نشان‌دهنده‌ی الزام هستند، have to بیشتر بار معنایی ناشی از شرایط خارجی دارد، در حالی که must اغلب تأکید بر ضرورت درونی یا دستور مستقیم دارد.

    در محیط کاری و آموزشی، have to برای تعیین وظایف، مسئولیت‌ها و الزام‌های روزمره بسیار کاربرد دارد. به عنوان مثال، کارمندان می‌توانند بگویند «We have to submit the forms by Friday» یا دانش‌آموزان بیان کنند «I have to study for the exam». این کاربرد نشان‌دهنده‌ی ساختار منظم و نیاز به رعایت زمان‌بندی و وظایف مشخص است و اهمیت انضباط و برنامه‌ریزی را یادآور می‌شود.

    در زندگی روزمره، have to می‌تواند برای بیان نیازهای عملی یا الزامات اجتماعی استفاده شود. افراد از آن برای اشاره به کارهای روزمره مانند خرید، رسیدگی به امور شخصی یا انجام فعالیت‌های خانوادگی بهره می‌برند. برای نمونه، «I have to cook dinner» بیانگر ضرورت انجام کاری است که بر عهده‌ی فرد گذاشته شده و بخشی از مسئولیت‌های روزمره است.

    از منظر روان‌شناسی و مدیریت زمان، درک تفاوت بین «چیزهایی که باید انجام شوند» و «چیزهایی که می‌خواهیم انجام دهیم» اهمیت دارد. عبارت have to به فرد یادآوری می‌کند که برخی وظایف غیرقابل اجتناب هستند و مدیریت مناسب آن‌ها می‌تواند استرس را کاهش دهد و به پیشرفت در اهداف شخصی و کاری کمک کند.

    have to ابزار زبانی است که ضرورت، الزام و مسئولیت را در زندگی روزمره و حرفه‌ای بیان می‌کند. این عبارت نه تنها نشان‌دهنده‌ی محدودیت‌ها و تعهدات فرد است، بلکه نقش مهمی در برنامه‌ریزی، انضباط و تعامل اجتماعی دارد و به افراد کمک می‌کند تا با توجه به الزامات محیط، رفتار و تصمیمات خود را مدیریت کنند.

    ارجاع به لغت have to

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «have to» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/have-to

    لغات نزدیک have to

    • - have thick skin
    • - have time to
    • - have to
    • - have to be
    • - have to do with
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    humanistic humanities humongous hunch hydration hypothetically ideally trick turban micromanagement hepatitis orange juice lowboy evolutionist aft رغبت مذمت کردن مذاب ذوب شدن ذوب کردن قلابچه‌ماهی چرم‌ماهی گورخرماهی فیل‌ماهی اعتلا اولویت‌بندی کردن پرآب تهاتر کردن جنوب شرقی جوی
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.