امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Have To Do With

    ˈhæf tə du wɪð ˈhæv tə dʊ wɪð
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    idiom
    ربط داشتن، مربوط بودن، ارتباط داشتن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - The decorations have to do with the theme of the party.
    - تزیینات مربوط به موضوع مهمانی است.
    - Their friendship has a lot to do with their shared interests.
    - دوستی آن‌ها ارتباط زیادی با علایق مشترکشان دارد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت have to do with

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «have to do with» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/have-to-do-with

    لغات نزدیک have to do with

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return