knowingly, intentionally, purposely, deliberately
knowingly
intentionally
purposely
deliberately
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او عامداً علائم هشدار را نادیده گرفت.
She knowingly ignored the warning signs.
او عامداً در را باز گذاشت.
She intentionally left the door unlocked.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «عامدا» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/عامدا