شکل جمع:
lubricantsهمچنین در معنای اول میتوان از lube به جای lubricant استفاده کرد.
روانساز، روغن، گریس
The mechanic applied lubricant to the gears to prevent them from grinding.
مکانیک برای جلوگیری از آسیاب شدن چرخدندهها از گریس استفاده کرد.
The doctor recommended a water-based lubricant for comfortable intercourse.
دکتر روغن بر پایهی آب را برای مقاربت راحت توصیه کرد.
روانسازنده، لینتدهنده، روانکننده، چربکننده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Always check the expiration date on your lubricant before using it.
همیشه تاریخ انقضای چربکنندهی خود را قبلاز استفاده بررسی کنید.
Proper lubricant is essential for the proper functioning of machinery.
روانکنندهی مناسب برای عملکرد صحیح ماشینآلات ضروری است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «lubricant» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/lubricant