فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Zombie

ˈzɑːmbi ˈzɒmbi

شکل جمع:

zombies

توضیحات:

این لغت به شکل zombi نیز نوشته می‌شود ولی شکل نوشتاری zombie رایج است.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

زامبی، مرده‌ی جان‌گرفته (مرده‌ی از گور برخاسته و از لحاظ جسمانی متحرک و افسانه‌ای)

The protagonist fought bravely against the zombies onslaught

قهرمان داستان شجاعانه در برابر حمله‌ی زامبی‌ها می‌جنگید.

The zombi shuffled aimlessly through the graveyard.

زامبی در گورستان بی‌هدف پرسه می‌زد.

noun countable informal

مرده‌ی متحرک، آدم نعش‌مانند، زامبی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The zombie's mind was blank, operating on instinct alone.

ذهن این مرده‌ی متحرک تهی بود و او تنها بر اساس غریزه عمل می‌کرد.

My husband is just a zombie sitting in front of the TV all day.

شوهرم یه آدم نعش‌ماننده که تمام روز روبه‌روی تلویزیون می‌نشینه.

noun

زامبی (نوعی کوکتل متشکل از چندین نوع رام (عرق نیشکر) و لیکور و آب‌میوه)

I ordered a zombie at the tiki bar.

در تیکی بار زامبی سفارش دادم.

The bartender served me a delicious zombie.

متصدی بار زامبی خوشمزه‌ای برای من سرو کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد zombie

  1. noun a dead body that has been brought back to life by a supernatural force
    Synonyms:
    zombie spirit living-dead zombi spirit zombi
  1. noun several kinds of rum with fruit juice and usually apricot liqueur
    Synonyms:
    zombi snake god
  1. noun someone who acts or responds in a mechanical or apathetic way
    Synonyms:
    automaton zombi

ارجاع به لغت zombie

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «zombie» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/zombie

لغات نزدیک zombie

پیشنهاد بهبود معانی