گذشتهی ساده:
waxedشکل سوم:
waxedسومشخص مفرد:
waxesوجه وصفی حال:
waxingشکل جمع:
waxesتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
(بهصورت متناوب) نوسان داشتن، فرازونشیب داشتن، افتوخیز داشتن، بالاوپایین شدن
(بهصورت متناوب) نوسان داشتن، فرازونشیب داشتن، افتوخیز داشتن، بالاوپایین شدن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «wax» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/wax