گذشتهی ساده:
expandedشکل سوم:
expandedسومشخص مفرد:
expandsوجه وصفی حال:
expandingاقتصاد منبسط کردن، توسعه دادن، بسط دادن، پهن کردن، به تفصیل شرح دادن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی اقتصاد
An eagle expands its wings.
عقاب بالهای خود را میگستراند.
A deep breath will expand your chest.
نفس عمیق سینهات را منبسط میکند.
in order to expand our exports
به منظور توسعهی صادرات ما
بسط یافتن، منبسط شدن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I would like to expand on three of these problems.
میخواهم سه تا از این مسائل را مورد بحث کامل قرار بدهم.
The servants' flattery made him expand.
تملق نوکران او را سرحال آورد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «expand» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/expand