با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Spell Out

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

phrasal verb
واضح توضیح دادن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
phrasal verb
هجی کردن، بریده‌بریده خواندن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد spell out

  1. phrasal verb clarify, explain
    Synonyms: break down, brief, clear up, clue in, decipher, decode, define, describe, diagram, draw a map, expound, fill someone in, get across, go into detail, illustrate, interpret, justify, make plain, point out, put across, put in plain English, teach, tell, throw light upon, translate, unfold, unravel, untangle
  2. phrasal verb Form (a word) from its component letters

ارجاع به لغت spell out

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «spell out» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/spell-out

لغات نزدیک spell out

پیشنهاد بهبود معانی