آخرین به‌روزرسانی:

Spellbinder

ˈspelbaɪndər ˈspelbaɪndə

معنی

noun

افسونگر، جادوگر، ساحر، ساحره

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد spellbinder

  1. noun a presiding officer; frequently capital
    Synonyms:
    lecturer political orator charismatic person

ارجاع به لغت spellbinder

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «spellbinder» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/spellbinder

لغات نزدیک spellbinder

پیشنهاد بهبود معانی