با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Spellbinder

ˈspelbaɪndər ˈspelbaɪndə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
افسونگر، جادوگر، ساحر، ساحره
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد spellbinder

  1. noun A presiding officer; frequently capital
    Synonyms: charismatic person, political orator, lecturer

ارجاع به لغت spellbinder

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «spellbinder» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/spellbinder

لغات نزدیک spellbinder

پیشنهاد بهبود معانی