با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    Spellbound

    ˈspelbaʊnd ˈspelbaʊnd
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    adjective
    افسون‌شده، مسحور، مفتون، مجذوب
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد spellbound

    1. adjective enchanted, fascinated
      Synonyms: agape, amazed, bemused, bewildered, bewitched, breathless, captivated, caught up, charmed, enthralled, gripped, held, hooked, mesmerized, open-mouthed, petrified, possessed, rapt, transfixed, transported, under a spell
      Antonyms: disenchanted, disinterested

    ارجاع به لغت spellbound

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «spellbound» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/spellbound

    لغات نزدیک spellbound

    پیشنهاد بهبود معانی