آیکن بنر

فقط تا پایان شهریور فرصت دارید اشتراک را با قیمت فعلی تهیه کنید

خرید اشتراک با قیمت فعلی فقط تا پایان شهریور

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Possessed

pəˈzest pəˈzest

معنی possessed | جمله با possessed

adjective

تصاحب شده (رجوع شود به: possess)

adjective

برخوردار از، صاحب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
adjective

جن‌زده، کاملاً وسوسه‌شده، دیوانه

He acted like one possessed.

مثل آدمی که جن توی پوستش رفته باشد رفتار کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد possessed

  1. adjective bewitched; under a spell
    Antonyms:

Collocations

be possessed of

دارا بودن، در اختیار داشتن، بهره‌مند بودن از

سوال‌های رایج possessed

معنی possessed به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «possessed» در زبان فارسی به «در تصرف»، «وابسته»، «شیفته» یا در معنای خاص روان‌شناسی و مذهبی «مجنون» یا «مستولای شیطان» ترجمه می‌شود، بسته به زمینه کاربرد.

در کاربرد عمومی و روزمره، «possessed» به حالتی اشاره دارد که فرد یا شیء تحت کنترل یا نفوذ چیزی است. به عنوان مثال، وقتی گفته می‌شود «She was possessed by her passion for music»، منظور این است که او کاملاً شیفته و تحت تأثیر موسیقی بود و رفتار و تصمیماتش به شدت تحت تأثیر علاقه‌اش قرار داشت. این کاربرد نشان‌دهنده‌ی شدت وابستگی، علاقه یا تسلط یک نیرو یا احساس بر فرد است و بیشتر بار معنایی مثبت یا توصیفی دارد.

در معنای روان‌شناسی یا مذهبی، «possessed» به وضعیتی اشاره دارد که فرد کنترل اعمال یا افکارش را از دست داده و تحت نفوذ نیروهای خارجی یا شیطانی قرار گرفته است. این کاربرد بیشتر در داستان‌ها، فیلم‌ها و متون مذهبی دیده می‌شود. به عنوان مثال، در جمله‌ی «The character in the movie was possessed by a spirit»، منظور این است که شخصیت فیلم تحت کنترل روح یا نیروی فراطبیعی قرار گرفته بود و اعمال او دیگر کاملاً ارادی نبود. این معنا بار معنایی ترسناک، اسرارآمیز یا غیرطبیعی دارد.

در متون ادبی و هنری، «possessed» برای بیان شدت احساسات، انگیزه‌ها یا وسواس‌ها به کار می‌رود. نویسندگان گاه از این واژه برای توصیف شخصیت‌هایی استفاده می‌کنند که با اشتیاق، خشم، عشق یا حسادت به شدت تحت تأثیر یک احساس یا انگیزه هستند. این کاربرد باعث می‌شود که خواننده شدت هیجانات یا نفوذ یک عامل بر شخصیت را بهتر درک کند و بار دراماتیک اثر افزایش یابد.

در روان‌شناسی مدرن، «possessed» گاهی به معنای تحت سلطه‌ی افکار وسواسی یا رفتارهای کنترل‌کننده به کار می‌رود. برای مثال، فردی که وسواس شدید دارد یا از یک فکر تکراری رنج می‌برد، ممکن است توصیف شود که «possessed by obsessive thoughts»، یعنی افکار وسواسی کاملاً کنترل او را در دست گرفته‌اند. این کاربرد نشان‌دهنده‌ی قدرت تأثیر روانی افکار و انگیزه‌ها بر رفتار انسان است.

«possessed» مفهومی است از کنترل، نفوذ یا تسلط یک نیرو، احساس یا فکر بر فرد، چه در معنای مثبت و شیفتگی، چه در معنای منفی و فراطبیعی. این واژه در مکالمات روزمره، متون ادبی، روان‌شناسی و داستان‌های مذهبی کاربرد دارد و توانایی توصیف شدت تأثیر و کنترل یک عامل بر رفتار و افکار انسان را دارد.

ارجاع به لغت possessed

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «possessed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/possessed

لغات نزدیک possessed

پیشنهاد بهبود معانی