قسمت سوم فعل Go
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The tea is gone.
چای تمام شده است.
Many years have gone by.
سالهای زیادی سپری شده است.
He is really gone on that woman.
او واقعاً شیفتهی آن زن شده است.
She is five months gone.
آن زن پنجماهه آبستن است.
عاشق
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «gone» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/gone