Gondolier

ˌɡɑːndəˈlɪr ˌɡɒndəˈlɪə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
کرجی‌بان، قایق‌ران (شخصی‌که قایق گوندولا را می‌راند)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- The gondolier steered the boat expertly with a long pole.
- قایق‌ران با یک میله‌ی بلند قایق را به‌طرز ماهرانه‌ای هدایت می‌کرد.
- The gondolier rowed gracefully through the canals of Venice.
- کرجی٬بان با ظرافت در کانال‌های ونیز پارو می‌زد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد gondolier

  1. noun A (Venetian) boatman who propels a gondola
    Synonyms: gondoliere

ارجاع به لغت gondolier

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gondolier» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/gondolier

لغات نزدیک gondolier

پیشنهاد بهبود معانی