فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Gondola

ˈɡɑndələ ˈɡɒndələ

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

گوندولا (نوعی بلم و قایق پارویی باریک و دراز که در شهر ونیز ایتالیا برای جابه‌جایی افراد و بارها از آن استفاده می‌شود)

The couple enjoyed a romantic ride in the gondola at sunset.

این زوج در غروب آفتاب از سفر رمانتیک روی گوندولا لذت بردند.

The gondola's elegant design made it a popular choice for tourists.

طراحی زیبای گوندولا آن را به انتخابی محبوب برای گردشگران تبدیل کرده است.

noun countable

تله‌کابین

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The ski resort had multiple gondolas to transport skiers up the mountain quickly and efficiently.

این پیست اسکی دارای چندین تله‌کابین برای انتقال اسکی‌بازان به بالای کوه بود.

The gondola slowly ascended the mountain.

تله‌کابین به‌آرامی از کوه بالا رفت.

noun countable

واگن لبه‌کوتاه (واگنی با دیواره‌های کوتاه و بدون سقف برای حمل بارهای با چگالی بالا)

The workers loaded the coal onto the gondola.

کارگران زغال‌سنگ را روی واگن لبه‌کوتاه بارگیری کردند.

The gondola was filled to the brim with gravel.

واگن لبه‌کوتاه تا لبه پر از سنگ‌ریزه بود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد gondola

  1. noun a low flat-bottomed freight car with fixed sides but no roof
    Synonyms:
    gondola car
  1. noun the compartment that is suspended from an airship and that carries personnel and the cargo and the power plant
    Synonyms:
    car

ارجاع به لغت gondola

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gondola» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/gondola

لغات نزدیک gondola

پیشنهاد بهبود معانی