گوندولا (نوعی بلم و قایق پارویی باریک و دراز که در شهر ونیز ایتالیا برای جابهجایی افراد و بارها از آن استفاده میشود)
The couple enjoyed a romantic ride in the gondola at sunset.
این زوج در غروب آفتاب از سفر رمانتیک روی گوندولا لذت بردند.
The gondola's elegant design made it a popular choice for tourists.
طراحی زیبای گوندولا آن را به انتخابی محبوب برای گردشگران تبدیل کرده است.
تلهکابین
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The ski resort had multiple gondolas to transport skiers up the mountain quickly and efficiently.
این پیست اسکی دارای چندین تلهکابین برای انتقال اسکیبازان به بالای کوه بود.
The gondola slowly ascended the mountain.
تلهکابین بهآرامی از کوه بالا رفت.
واگن لبهکوتاه (واگنی با دیوارههای کوتاه و بدون سقف برای حمل بارهای با چگالی بالا)
The workers loaded the coal onto the gondola.
کارگران زغالسنگ را روی واگن لبهکوتاه بارگیری کردند.
The gondola was filled to the brim with gravel.
واگن لبهکوتاه تا لبه پر از سنگریزه بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «gondola» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/gondola