آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۲ آذر ۱۴۰۲

    Retired

    rɪˈtaɪrd rɪˈtaɪəd

    سوم‌شخص مفرد:

    retires

    وجه وصفی حال:

    retiring

    معنی retired | جمله با retired

    adverb B2

    بازنشسته

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی متوسط

    مشاهده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    a retired path

    کوره راه به خلوت

    a retired cabin by a spring

    کلبه‌ا‌ی دنج در کنار چشمه

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    a retired life

    زندگی بی‌دغدغه و هیاهو

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد retired

    1. adjective having withdrawn from active life
      Synonyms:
      in retirement on a pension having reached retirement age on Social Security resigned emeritus emerita superannuated leading a quiet life secluding oneself rusticating on-the-shelf
      Antonyms:
      working active employed
    1. verb prepare for sleep
      Synonyms:
      bedded rested crashed flopped
    1. verb pull back or move away or backward
      Synonyms:
      withdraw retreat retire recede retreated withdrawn
    1. adjective having been withdrawn
      Synonyms:
      withdrawn isolated removed separated apart secluded retreated departed gone gone away drawn back drawn away discharged inactive shy humble evacuated cloistered sequestered immured unfrequented otiose emeritus superannuated cidevant
    1. verb withdraw from active participation
      Synonyms:
      withdrawn revoked rescinded withdrew scrapped pensioned
    1. verb lose interest
      Synonyms:
      withdrew withdrawn
    1. verb break from a meeting or gathering
      Synonyms:
      left departed exited withdrawn parted separated vacated adjourned split resigned quitted gone retreated receded run blown slept rested regressed seceded pensioned
      Antonyms:
      entered joined accompanied begun
    1. noun
      Synonyms:
      retirement superannuation insularity invalidation otiosity

    لغات هم‌خانواده retired

    noun
    retiree, retirement
    adjective
    retired, retiring
    verb - intransitive
    retire

    سوال‌های رایج retired

    وجه وصفی حال retired چی میشه؟

    وجه وصفی حال retired در زبان انگلیسی retiring است.

    سوم‌شخص مفرد retired چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد retired در زبان انگلیسی retires است.

    ارجاع به لغت retired

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «retired» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/retired

    لغات نزدیک retired

    • - retinue
    • - retire
    • - retired
    • - retiree
    • - retirement
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    Noah no-brainer halve open-minded once only ostentatious orally open to deuce constipation the bereaved bereaved initiate Swiss ball تملق عازم غبطه غبطه خوردن طرفه العین طلیعه تنبک طویله طویل ظنین عجوزه عروج علاج بفرمایید عمامه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.