امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Recede

rɪˈsiːd rɪˈsiːd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    receded
  • شکل سوم:

    receded
  • سوم‌شخص مفرد:

    recedes
  • وجه وصفی حال:

    receding

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - intransitive
کنار کشیدن، عقب کشیدن، خودداری کردن از، دور شدن، به عقب سرازیر شدن، پس رفتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- a receding hairline
- خط مو (در پیشانی) که درحال پسروی است
- Flood waters have receded.
- سیلاب‌ها فروکش کرده‌اند.
- receding prices
- قیمت‌های درحال کاهش
- to recede from a promise
- قول خود را پس گرفتن
- Childhood memories gradually recede.
- خاطرات کودکی کم‌کم زدوده می‌شود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد recede

  1. verb withdraw; diminish
    Synonyms: abate, back, close, decline, decrease, depart, die off, diminish, drain away, draw back, drop, dwindle, ebb, fade, fall back, flow back, go away, go back, lessen, reduce, regress, retire, retract, retreat, retrocede, retrograde, retrogress, return, shrink, sink, subside, taper, wane
    Antonyms: advance, forge, forward, increase

ارجاع به لغت recede

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «recede» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/recede

لغات نزدیک recede

پیشنهاد بهبود معانی