برگشتدهنده، انحطاطدهنده، قفایی، تنزلکننده، قهقهرایی، به قهقرا رفتن، پس رفتن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a retrograde step
گامی به عقب
to fight a retrograde action
درحال عقبنشینی جنگیدن
a retrograde order of enumeration
ترتیب شمارش وارونه (مثلاً از ده به یک)
a retrograde alphabet
الفبای از راست به چپ (که از نظر انگلیسیزبانان وارونه است)
the retrograde policies of that government
سیاستهای پسگرایانهی آن دولت
retrograde ideas
عقاید پسگرای
a retrograding glacier
یخرود در حال پسروی
The army retrogrades from the front.
قشون از جبهه عقبنشینی میکنند.
The intelligence of very old people retrogrades.
هوش اشخاص خیلی پیر کم میشود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «retrograde» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/retrograde