امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Retrogress

ˌretrəˈɡres ˌretrəˈɡres
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

verb - intransitive
به قهقرا رفتن، پس رفتن، برگشت، ترقی معکوس کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد retrogress

  1. verb To slip from a higher or better condition to a former, usually lower or poorer one
    Synonyms:
    regress backslide lapse relapse revert retrograde degenerate recidivate worsen fall back
  1. verb To move in a reverse direction
    Synonyms:
    back backpedal backtrack fall back retreat retrocede retrograde
  1. verb To move back or away from a point, limit, or mark
    Synonyms:
    ebb recede retract retreat retrocede retrograde
    Antonyms:
    progress

ارجاع به لغت retrogress

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «retrogress» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/retrogress

لغات نزدیک retrogress

پیشنهاد بهبود معانی