گذشتهی ساده:
worsenedشکل سوم:
worsenedسومشخص مفرد:
worsensوجه وصفی حال:
worseningبدتر شدن یا کردن، وخیم شدن یا کردن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The company's financial condition worsened.
وضع مالی شرکت بدتر شد.
His condition may worsen without proper treatment.
ممکن است وضعیت او بدون درمان مناسب وخیم شود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «worsen» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/worsen