فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Backslide

ˈbækslaɪd ˌbækˈslaɪd

معنی و نمونه‌جمله

adverb

(از دین) برگشتن، سیر قهقرایی کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

Former addicts should be careful not to backslide.

معتادان پیشین باید مواظب باشند که دوباره دچار اعتیاد نشوند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد backslide

  1. verb go astray
    Synonyms:
    slip sin lapse deviate relapse revert fall from grace leave the straight and narrow apostatize

ارجاع به لغت backslide

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «backslide» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/backslide

لغات نزدیک backslide

پیشنهاد بهبود معانی