(شخص) مرتد، ازدینبرگشته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The backslider found it difficult to regain the trust of his family.
شخص مرتد اعتماد خانوادهاش را بهسختی به دست آورد.
The backslider struggled to reconnect with their faith after years of doubt.
شخص ازدینبرگشته پساز سالها شک و تردید تلاش کرد تا دوباره با ایمان خود ارتباط برقرار کند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «backslider» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/backslider