گذشتهی ساده:
atrophiedشکل سوم:
atrophiedسومشخص مفرد:
atrophiesوجه وصفی حال:
atrophyingشکل جمع:
atrophiesپزشکی لاغری، ضعف بنیه، (گیاهشناسی) نقصان قوهی نامیه،لاغرکردن، خشک شدن، لاغر شدن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی پزشکی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Muscles that are not used will atrophy.
عضلاتی که به کار گرفته نمیشوند، کوچک و ضعیف میشوند.
Many rural communities have atrophied.
بسیاری از جوامع روستایی از رونق افتادهاند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «atrophy» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/atrophy