فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Degeneration
dɪˌdʒenəˈreɪʃn̩
dɪˌdʒenəˈreɪʃn̩
شکل جمع:
degenerationsمعنی و نمونه‌جمله‌ها
noun
فساد، انحطاط، تباهی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the slow degeneration of the patient's faculties
از دست رفتن تدریجی حس‌های بیمار
His novels are studies of the French society's degeneration.
رمان‌های او مروری بر فساد اجتماعی فرانسه است.
مترادف و متضاد degeneration
-
noun descent to a lower level or conditionSynonyms:decline deterioration declension decadence degeneracy devolution declination decadency atrophy
-
noun passing from a more complex to a simpler biological formSynonyms:retrogression
ارجاع به لغت degeneration
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «degeneration» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/degeneration
لغات نزدیک degeneration
- - degeneracy
- - degenerate
- - degeneration
- - degenerative
- - deglamorize