آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۸ آبان ۱۴۰۴

    Atropine

    ˈætrəpiːn ˈætrəpiːn

    معنی atropine

    noun

    شیمی آتروپین (الکالوئیدی بلورین و زهرین به فرمول: atropin) (C17H23NO3 هم می‌نویسند)

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی شیمی

    مشاهده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    سوال‌های رایج atropine

    معنی atropine به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی Atropine در زبان فارسی به «آتروپین» ترجمه می‌شود.

    آتروپین یک ترکیب دارویی و آلکالوئید طبیعی است که از گیاهانی مانند بلادونا (Belladonna) یا گیاه شابیزک و همچنین از گیاهان خانواده‌ی سیب‌زمینیان (Solanaceae) مانند داتورا (Datura) و گیاه تاتوره به‌دست می‌آید. این ماده از گذشته‌های دور تا امروز در پزشکی کاربرد گسترده‌ای داشته و به دلیل اثر مستقیمش بر سیستم عصبی بدن، در داروسازی یکی از ترکیبات مهم و حیاتی به شمار می‌رود.

    از نظر علمی، آتروپین در دسته‌ی داروهای «آنتی‌کولینرژیک» قرار می‌گیرد، یعنی موادی که انتقال‌دهنده‌ی عصبی به نام «استیل‌کولین» را در بدن مهار می‌کنند. با مهار اثر استیل‌کولین، پیام‌های عصبی در بخش‌هایی از بدن مانند عضلات صاف، غدد و قلب کاهش می‌یابد. به همین دلیل، آتروپین موجب افزایش ضربان قلب، کاهش ترشحات بزاق و معده، گشاد شدن مردمک چشم و آرام شدن حرکات دستگاه گوارش می‌شود. پزشکان از این اثرات برای اهداف درمانی مختلف بهره می‌گیرند، به‌ویژه در شرایطی که فعالیت بیش‌از‌حد سیستم عصبی پاراسمپاتیک باید کنترل شود.

    در پزشکی مدرن، آتروپین کاربردهای گوناگونی دارد. یکی از مهم‌ترین موارد استفاده‌ی آن در چشم‌پزشکی است، جایی که برای گشاد کردن مردمک (dilation of pupil) پیش از معاینه‌ی شبکیه به کار می‌رود. در اورژانس‌های قلبی نیز این دارو برای درمان برادی‌کاردی (bradycardia) یا همان کندی غیرعادی ضربان قلب تجویز می‌شود تا سرعت تپش قلب به حد طبیعی بازگردد. همچنین آتروپین در درمان مسمومیت با حشره‌کش‌های ارگانوفسفره یا گازهای عصبی نقشی حیاتی دارد، زیرا با مهار اثر سمی این مواد بر سیستم عصبی، از فلج عضلات و ایست قلبی جلوگیری می‌کند.

    در کنار فواید درمانی، آتروپین دارویی است که نیاز به مصرف دقیق و کنترل‌شده دارد. مقدار بیش از حد آن می‌تواند موجب بروز عوارضی چون خشکی دهان، تاری دید، افزایش دمای بدن، گیجی، تپش قلب و حتی توهم شود. این علائم ناشی از مهار بیش‌از‌حد سیستم عصبی پاراسمپاتیک هستند. به همین دلیل، مصرف آتروپین باید زیر نظر پزشک و با دوز مشخص صورت گیرد. در دوزهای پایین، اثر آن ملایم و کنترل‌شده است، اما در دوزهای بالا، می‌تواند به شدت خطرناک باشد.

    از نظر تاریخی، نام آتروپین (Atropine) برگرفته از نام یکی از الهه‌های اساطیر یونان، یعنی آتروپوس (Atropos) است — یکی از سه الهه‌ی سرنوشت که وظیفه‌ی بریدن رشته‌ی حیات انسان‌ها را بر عهده داشت. این نام‌گذاری نمادین است، زیرا آتروپین در عین اینکه نجات‌بخش جان انسان‌ها در شرایط بحرانی است، در دوزهای بالا می‌تواند کشنده نیز باشد. امروزه، آتروپین نه‌تنها یکی از داروهای اصلی در فهرست داروهای ضروری سازمان جهانی بهداشت محسوب می‌شود، بلکه در علوم سم‌شناسی، پزشکی نظامی، و حتی پژوهش‌های زیست‌پزشکی نیز جایگاهی مهم دارد. این ماده نمونه‌ای از آن است که چگونه طبیعت، هم درمان را در خود دارد و هم خطر را — و شناخت علمی، مرز میان این دو را مشخص می‌کند.

    ارجاع به لغت atropine

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «atropine» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/atropine

    لغات نزدیک atropine

    • - atrophic
    • - atrophy
    • - atropine
    • - atropos
    • - att
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    conversationalist copilot cornerstone cornstarch eid al-adha eleventh eliot elude emergence emergent empathetic empowerment ethics evan even-tempered پرورش ایاب و ذهاب راسخ رسوخ رشک رشک بردن رعیت رفعت روزن رهگذر زادبوم زرتشت زرشک زرشکی ساروج
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.