کمارزش کردن، دست کم گرفتن
جمع و جور کردن، تنزیل رتبه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Cowardly officers were downgraded.
افسران ترسو تنزل رتبه یافتند.
Several tons of the wheat were downgraded for containing sand.
چندین تن از گندمها را بهدلیل داشتن شن کاهش مرغوبیت دادند.
در حال انحطاط، در حال تنزل
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «downgrade» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/downgrade