آیکن بنر

راهنمای استفاده از بخش «لغات من» در فست دیکشنری

راهنمای استفاده از بخش «لغات من»

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Descent

dɪˈsent dɪˈsent

شکل جمع:

descents

معنی descent | جمله با descent

noun uncountable

تبار، نَسَب، اصل‌ونسب، دودمان

I am of Persian descent.

من از تبار ایرانی هستم.

He traced his descent back to a noble family in the 18th century.

او اصل‌ونسب خود را تا خانواده‌ای اشرافی در قرن هجدهم ردیابی کرد.

noun uncountable

هجوم، ریختن، سرازیر شدن، یورش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The town experienced the descent of thousands of fans after the team’s victory.

شهر، شاهد سرازیر شدن هزاران هوادار پس‌از پیروزی تیم بود.

We weren’t prepared for the descent of reporters on our small office.

ما برای هجوم خبرنگاران به دفتر کوچکمان آماده نبودیم.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

the unexpected descent of five guests

پیدا شدن سرو کله‌ی پنج مهمان به طور غیرمنتظره

the Mongols' descent on the town

هجوم مغولان به شهر

noun countable uncountable

فرود، نزول، پایین آمدن

The plane began its descent into Tehran.

هواپیما فرود خود را به تهران آغاز کرد.

The hikers started their descent from the mountain before sunset.

کوهنوردان پیش‌از غروب، پایین آمدن خود را از کوه آغاز کردند.

noun countable

سراشیبی، شیب

The mountain trail includes a sharp descent followed by a narrow path.

مسیر کوه شامل سراشیبی‌ای تند و سپس راهی باریک است.

The ski resort is famous for having one of the longest descents in the country.

پیست اسکی به‌خاطر داشتن یکی از طولانی‌ترین سراشیبی‌ها در کشور مشهور است.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

the river's gradual descent to the sea

شیب تدریجی رودخانه تا دریا

noun singular uncountable

سقوط، انحطاط، زوال، فروپاشی (اخلاقی، اجتماعی)

Her descent into poverty began after she lost her job.

سقوط او به فقر پس‌از از دست دادن شغلش آغاز شد.

The novel tells the story of a man’s slow descent into madness.

این رمان، داستان انحطاط تدریجی مردی به سوی جنون را روایت می‌کند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

her descent to begging and stealing

تن در دادن او به گدایی و دزدی

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد descent

  1. noun assault, attack

سوال‌های رایج descent

شکل جمع descent چی میشه؟

شکل جمع descent در زبان انگلیسی descents است.

ارجاع به لغت descent

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «descent» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/descent

لغات نزدیک descent

پیشنهاد بهبود معانی