Genealogy

ˌdʒiːniˈælədʒi ˌdʒiːniˈælədʒi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
تبارنامه، شجره‌نامه، نسب، سلسله، دودمان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد genealogy

  1. noun person’s family tree
    Synonyms:
    ancestry lineage descent parentage blood line family tree derivation extraction generation history stock heredity pedigree genetics line strain stemma stirps progeniture

ارجاع به لغت genealogy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «genealogy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/genealogy

لغات نزدیک genealogy

پیشنهاد بهبود معانی