به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉
بیا تولد

    Dubbed

    dʌbd dʌbd
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    • adjective
      سینما و تئاتر دوبله‌شده (فیلم و انیمیشن و غیره)
      • - The dubbed version of the movie was released in several countries.
      • - نسخه‌ی دوبله‌شده‌ی این فیلم در چندین کشور منتشر شد.
      • - I prefer watching foreign films with subtitles rather than the dubbed versions.
      • - تماشای فیلم‌های خارجی با زیرنویس را به نسخه‌های دوبله‌شده ترجیح می‌دهم.
    پیشنهاد بهبود معانی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    مترادف و متضاد dubbed

    1. verb To give a name or title to
      Synonyms: named, entitled, titled, designated, called, denominated, thrust, termed, poked, christened, styled, muffed, labelled, baptized, copied, botched, boggled, bestowed

    ارجاع به لغت dubbed

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «dubbed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dubbed

    لغات نزدیک dubbed

    پیشنهاد بهبود معانی
    دریافت فست دیکشنری از طریق اپ‌استور دانلود مستقیم فست دیکشنری