اعتبار، صحت، درستی
The validity of the certificate must be verified by the authorities.
اعتبار گواهینامه باید توسط مراجع ذیربط تأیید شود.
His argument has validity and cannot be easily dismissed.
استدلال او درست است و نمیتوان آن را بهراحتی رد کرد.
the validity of your reasoning
درستی استدلال شما
حقوق مشروعیت، اعتبار قانونی، قانونی بودن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی حقوق
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The document’s validity must be verified before it is accepted.
قانونی بودن سند باید قبلاز پذیرش بررسی شود.
The court confirmed the validity of the agreement.
دادگاه، مشروعیت توافقنامه را تأیید کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «validity» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/validity