با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Validity

vəˈlɪdəti vəˈlɪdəti
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    validities

معنی و نمونه‌جمله

noun C2
( validation ) اعتبار، تأیید، تصدیق، تنفیذ، درستی، صحت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- the validity of your reasoning
- درستی استدلال شما
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد validity

  1. noun genuineness, lawfulness
    Synonyms: authority, cogency, effectiveness, efficacy, force, foundation, gravity, grounds, legality, legitimacy, persuasiveness, point, potency, power, punch, right, soundness, strength, substance, validness, weight
    Antonyms: invalidity

لغات هم‌خانواده validity

ارجاع به لغت validity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «validity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/validity

لغات نزدیک validity

پیشنهاد بهبود معانی